سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش تا همراه بردباری نگردد، نتیجه ندهد . [امام علی علیه السلام]

 

 

مصاحبه ی خبرنگار واحدمرکزی خبر بافاطمه دختررسول اکرم (ص)

به نام خدای آفریننده آب وآئینه وقرآن وبسم الله النور.

آب که مهریه زهراست ،آئینه که تجلی پاکی اوست ونمایانگر زخم ها وداغ هایی است که درهجران پدرغریبانه تحمل کردوقرآن که همسایه عترت است عترتی که باهستی فاطمه هست شد ونورکه درسایه ی پرتوهای هدایتش قدرت درک برکت دین ودنیا را به انسان فانی داد.نوری که به فرموده رب،قبل ازخلقت بشرآفریده شده است.

معرفی:

برای دخترپیغمبرلقب هایی نام برده اند:زهرا،صدیقه ،طاهره،راضیه،مرضیه،مبارکه ،بتول.امازهرالقبی است مشهورتروبه معنی درخشنده وروشن که ازهرجهت برازنده این بانوست .نام اوفاطمه است .وصفی ازمصدرفطم که درلغت یعنی قطع کردن وجداشدن.

زهرا درکنارپدرش رسول خداودرخانه نبوت پرورش یافت.تربیت دینی راازآموزگاری چون محمد(ص)فراگرفت.اودرخانه تنها بودودوران خردسالی رابه تنهایی می گذراند . دوخواهربزرگترش رقیه وام کلثوم چندسالی ازاوبزرگتربودند.زمان گذشت ودل وجان فاطمه اندک اندک باریاضت های جسمانی وآموزش های روحانی معطوف گردیدکه تاثیرآن بانگ های الله اکبرودرس های اخلاقی وقرآنی سالهابعدآشکارگردید.زمان باتمام فرازونشیبهایش برای دردانه رسول خدا سپری شد تااورابه سن نه سالگی رساند.سنی که با پسرعموی پدرش امیرالمومنین علی (ع)هم پیمان شدوپیوندزناشویی این دوبرکت الهی ومولودآسمانی رابه هم رساند.بانوی نمونه اسلام ،درعرصه خانه اش یک کدبانوی کامل ،دربرابرشوهرش یک همسرفداکاروشکیبا ،درموردفرزندانش یک مادربی همتا ،درپهنه کاروتلاش یک کوشنده خستگی ناپذیر ،درجهان اسلام یک مسلمان نمونه والگو،درعرصه حفظ وصیانت ازدستاوردهای اسلام یک مبارزتلاشگروسازنده ودربرابرخالق خویش یک مومن پرهیزگاروپاکدامن بود.درراه دفاع ازحق مسلمین وطبقه محرومان یک دم ازپای نمی نشست وچون کوهی استوار، دربرابر ناملایمات می ایستاد ومیجنگید.به مسجدمی رفت وباایرادخطابه های آتشین وسخنرانی های روشنگر،حق خودوخاندانش راآشکارمیساخت وحکومت وقت رارسوامیکرد.هم اکنون ازاین بزرگوارسوالاتی خواهیم پرسید که امیدواریم گامی باشد درمسیرشناخت وقدم نهادن درجهت نهضت فاطمی .

خبرنگار:چرانام شما فاطمه است؟

حضرت:فاطمه یعنی جداشده اما ازچه چیزی ؟روایتی است ازپدرم که فرمودند:اورافاطمه نامیدند ،چون خودوشیعیان اوازآتش دوزخ بریده اند.

خبرنگار:ازدوران خردسالی وطفولیت خاطراتی به یاددارید؟

حضرت:من کودکی خردسال بودم که می دیدم نومسلمانان هرروزباشوروهیجان برای فراگرفتن آیت های قرآن وآموختن روش پرستش خدا نزدپدرم می آیند.دراین خانه بود که تکبیرگفتن ،روی به خداایستادن وهرشبانه روزدراوقاتی خاث خدارابه بزرگی یادنمودن آغازشد.ومن تنها دخترخردسال مکه بودمه که چنین جنب وجوشی رادرکنارخودمی دیدم.

خبرنگار:بیان خصلت ها وخصوصیات پیامبروبه زبان آوردن توصیف صفات او جداازشناخت قدرت پروردگاروبیان آن میسرنیست.اوچگونه انسانی است که خداوند دروصفش به جمال وجلال فرموده"انک لعلی خلق عظیم".کمی راجع به پدرتان ،خاتم انبیا واوصیا نبی مکرم اسلام صحبت کنید؟

حضرت:اززمان 40سالگی که پدرم به رسالت مبعوث شدند ،سرسختانه وباتمام قوامشغول آموزش نومسلمانان شدند.درس هایی چون تحصیل خوی انسانی ،اینکه همه مردم دربرابرخداوحکم الهی یکسانند،کسی بردیگری برتری ندارد،مهربانی وخوشرفتاری ،وبسیاری تعالیم دیگر.اما درکناراین تعلیمات وشوروشوق مسلمانان درفراگرفتن این ها،دشمنی همشهریان وخویشان راباپدرم می دیدم.بدوتهمت می زدند ،جادوگراست ،دیوانه است،یتیم ابوطالب کجاوپیغمبری کجا؟سلاح مردم بی منطق چیست؟دشنام ،آزاروکشتار.شروع کردند به اذیت وشکنجه مسلمانان ویاران واصحاب پدرم .تاروزی که شنیدم پدرپیروان خودرافرموده است تامکه راترک کنندوبه حبشه بروند.

روزی شنیدم دشمنان شکمبه شتری رابرسرپدرم افکنده ورخت اوراآلوده ساختند.روزی خبردادند پای پدرراباسنگ آزرده اند .روزی دندانش راشکستندومن مدام آزمایش می شدم تامقاوم ترشوم دربرابرمصایبی ازاین سخت تر.هرآزمایشی تلخ ترازآزمایش پیشین .آزمایش هایی که پایان یافتنی نبودهرروزآزمایشی وهرشب ریاضتی.

خبرنگار:چرابه شما لقب "ام ابیها"داده شده؟

حضرت:دشوارترودردناک ترازهمه ی این رنج ها مرگ عزیزان بود.مادرکه تنهاغمخوارپدردرخانه بودوابوطالب که اورابرابردشمنان حمایت می کردوکسی جرات اینکه قصدجان پدررابکند به خودنمی داد،رسول الله راتنهاگذاشتند،ودیگرمن دخترخانواده نبودم،من جانشین عبدالله،عبدالمطلب،ابوطالب وخدیجه بودم.وبایدوظیفه مادرم راعهده دارمی شدم بایدبرای پدرهم دختری می کردم وهم مادری .پدرم نبایدتنها می ماند.دشمنان براوگستاخ شده بودندواوبه دلجویی نیازداشت.

خبرنگار:حدیثی باورنکردنی درموردشمانقل شده"خداازخشم فاطمه به خشم می آید"چگونه ممکن است؟

حضرت:فرزندم امام صادق این حدیث راروایت کرده .جمعی ازجوانان ازامام صادق پرسیدند:بعضی جوانان حدیثی ازشما نقل می کنندکه باورکردنی نیست.می گویند"خداازخشم فاطمه به خشم می آید"امام فرمودند:مگرشمااین روایت رادرکتاب های خودنداریدکه خداازخشم بنده مومن به خشم می آید.گفتند،آری .پس چرا باورنمی کنید که فاطمه زنی باایمان باشدوخداازخشم او به خشم آید.

خبرنگار:چرادستان شما خونی است وپینه بسته ،مگرشماخدمتکارندارید؟

حضرت:پدرم فرمودند:کارهارابا فضه تقسیم کن .اگریک روزاونان درست میکند فردانوبت من است که دستاس بکشم ،گندم بکوبم ونان بپزم.

خبرنگار:تعریف ویژه شما ازولایت وامامت چیست؟

حضرت:آیاشما روزغدیررایادتان رفته .ازپدرم شنیدم (این حرف رافقط من شنیدم)امام مثل کعبه است .

خبرنگار:سوال من این است که اگرمردم دنبال امام ومولایشان نرفتند چراامام نزدمردم نرفت وهمسرش به میدان آمد؟

حضرت:امام مثل کعبه است وکعبه پیش کسی نمی رود.من باید دورکعبه بگردم.

خبرنگار:چراشب های جمعه دست دوفرزندتان حسن وحسین(ع)رامی گیرید وسرقبرشهدای بدروحضرت حمزه سیدالشهدا و....می روید،آنگاه بلندبلندگریه میکنید؟باوجوداینکه سالهاست ازآن حوادث گذشته.

حضرت:برای اینکه مردم بیایند وبپرسند این زن کیست ؟ وچرا؟ چرااینطورگریه میکند.(حاکی ازاین مسئله است که حضرت سیاستمداری برجسته بودند وازاین طریق می خواستند توجه مردم غفلت زده وخاموش رابه مسائلی که درجریان بود جلب کنند)

خبرنگار:باشهادت شما نم نم باران بی کسی وتوفان سهمگین خزان به سمت آشیانه اول مظلوم عالم شتاب گرفت .دست های بسته شده بادل شما چه کرد؟اشک های آرام علی درنهایت غربت وبی کسی وهراس اوازدرددل باشما که مبادا باشنیدن داغ های دل علی ضجه ای عالم سوزبزنید،همه وهمه دریک نگاه خلاصه شد این نگاه حکایت ازچه داشت؟

حضرت:اوبانگاهش درددل کرد:

فاطمه جان!اینک آغازطلوع توست که جانت به غروب نشست ودرپناه آن می خواهی چشم برمردمی ببندی که آرزوی خزانت رادردل می پروراندند.

فاطمه جان!اندکی صبرکن ،مگذارغم تنهایی وغربت،آتش برقلب علی (ع)اندازدومگرنه آنکه درشب های بی کسی علی پابه پای اوکوبه کرامت خویش رابردرهای جهالت مردم کوبیدی تاشاید صدایی شنیده شود اما دریغ ازیک مرد.

فاطمه جان غروبت آیه های غربت علی (ع)بود.

خبرنگار:عاشقان ودلدادگان مکتب شما بی صبرانه درانتظارزیارت قبرپاکتان هستند این انتظارتا کی بلورشیشه ای قلبشان رابه امید شکستن وسبک شدن به دیدارمی رساند؟

حضرت:مولایم امام علی (ع)می فرماید:بهترین عبادت سکوت وانتظارفرج است.

 

-- به رنگ خون به رنگ خونه هیزم

                           -- شده مادرکشی قانون هیزم

-- اگردرچوبی ودل سنگ باشه

                         -- نمی دونی چه می سوزونه هیزم


86/3/12::: 4:27 ص
نظر()