سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با ذکر خدا دلها زنده می شود . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

وقتی در عصری به نام عصر انفجار اطلاعات زندگی می کنی باید گوشت از خیلی از حرفها و حدیثها پیرامون آسیب های تکنولوژی پر شده باشد. آسیب هایی که گاهی بنیان یک خانواده مذهبی را نیز سست می کند و باید از این مسئله ترسید! جذابیت های تکنولوژی تا چه حد است که می تواند تمامی اقشار جامعه را درگیر خود سازد؟ و اخلاق برخورد با تکنولوژی های جدید و روبه رشد باید چگونه باشد؟ به راستی رعایت موارد اخلاقی در جایی که نه کسی چهره شما را می بیند و نه کسی صدای شما را می شنود چه لزومی دارد؟ آیا در جایی که هیچ یک از این موارد نیست نباید موارد اخلاقی در برخوردهای رسانه ای رعایت شود؟

آنچه که واقعیت دارد، این است که رعایت اخلاق که البته یک امر نسبی است، توسط نفس انسان مهم است فارغ از اینکه هویت این انسان در نظر دیگران شناخته شده و یا ناشناس باشد؟ وقتی نفس انسان به برخی از امور ملتزم می شود ناخودآگاه به این امور عادت می کند و در نتیجه، پس از مدتی ممکن است به امور غیراخلاقی نیز بپردازد. عرصه های گوناگون فناوری و تکنولوژی به قدری گسترده شده است که اگر بخواهی به آن بها دهی، غرق خواهی شد. زیرا وقتی با جمعی از دوستان که اغلب رنگ اختلاط نیز به خود می گیرد و فارغ از رعایت زن و مرد بودن می شود، رابطه چتی، ایمیلی، اس ام اسی، وبلاگی و موارد دیگر از این عروس هزار چهره فناوری برقرار می کنی، دیگر خیلی از جذابیت های روابط خانوادگی و سنتی برایت کم رنگ می شود. دیگر نمی توانی جلوی تاخت و تاز این اسب سرکش را بگیری و هر لحظه در تکاپوی برقراری روابط از جنس های متنوع دیگر هستی! چون در غیر این صورت دیگر زندگی برایت لذت بخش نخواهد بود و اغلب کسالت بار نیز خواهد شد.

 متاسفانه قبل از اینکه فرهنگ برخورد با تکنولوژی در ما نهادینه شود، با تکنولوژی های رنگارنگی روبرو شدیم که جلوی برخی از آنها نیز رنگ باختیم. مثل رنگ باختن ما در برابر خیلی از لباس ها، لوازم آرایشی، تجملات و موارد بسیار دیگری که نتوانستیم در مقابل آنها مقاومت کنیم و ما نیز مصرف کننده آنها شدیم. در مورد فرهنگ استفاده از تکنولوژی نیز درست همین قاعده جاری است ؛ زیرا فناوری های رنگارنگی که هر روز دست ما را برای استفاده از اینترنت بازتر و بازتر می سازد و هر روز بر جذابیتش نیز افزوده می شود و از طرف دیگر اطرافیان بهره مند از این امکانات نیز بر جذابیتش می افزایند، ما  را در مردابی غرق کرده است که امروز بدون وجود اینترنت نمی توانیم اوقات فراغت مان را پر کنیم و به قول خودمان زندگی تعطیل می شود. این مسئله به هیچ وجه با محدودیت جنسی نیز روبرو نبوده به حدی که ممکن است در یک خانواده دو نفره هر یک از زن و مرد در حالی که ساعتها پشت لب تاپ خود نشسته اند و سرگرم بحث های اینترنتی با دوستان اینترنتی خود هستند، اصلا احساس خستگی نکرده و حتی به این فکر هم نیفتند که بد نیست یک ساعتی از وقت شریفشان را در کنار هم و برای هم بگذرانند. مثل این است که انگار این دو نفر باید در کنار هم و در یک مکان به نام خانه زندگی کنند تا به دوستان و سرگرمی های مورد علاقه خود برسند و صرفا زمانی در کنار هم باشند که یا سرمیز غذا هستند و یا در حال استراحت هستند. این مگر چیزی به غیر از تهاجم فرهنگی است که استعمار غرب و آمریکا همواره در پی آن بوده و خواهد بود؟!!!

این نوشتار به هیچ وجه مزیت های وجود تکنولوژی را منکر نمی شود آن هم در شرایط استراتژیکی که قطع شدن لحظه ای اینترنت برای یک کشور می تواند یک کشور را فلج کرده و از کار بیندازد. اما باید به رعایت فرهنگ و اخلاق برخورداری از تکنولوژی نیز توجه کرد چون خطراتی در کمین خانواده های ماست که اگر به آن توجه نشود بنیان خانواده و روابط زناشویی را هر روز سست تر و سست تر خواهد کرد و انسان ها را تنوع طلب تر خواهد نمود؛ به حدی که دیگر یک انسان به ارتباط با همسرش قانع نخواهد شد و به بهانه های مختلف از جمله تفریح و سرگرمی ممکن است سدهای بسیاری را بشکند و به نحوی از خیر خانواده اش به نفع روابطش بگذرد. ان شاالله که جمع همه خانواده ها گرم و صمیمی باشد و روزی فناوری خلق شود که خانواده ها را به هم نزدیک تر سازد نه دورتر!



  
  

سلام امام زمانم

از حال و احوالت جویا نمی شوم زیرا که عرق شرم بر پیشانی ام می نشیند. اما تو حال مرا خوب می دانی! از چه بگویم؟ از ندبه های نخوانده ام، از سحرگاهان غرق در خوابم، از جمعه های در غفلتم، از آل یاسین خواندن های سریعم، از عهده های شکسته ام!

یادم نمی آید آخرین باری که دعای عهد خواندم کی بود؟ آخرین باری که برایت و به یادت ندبه خواندنم ولی یادم هست! روز عید فطر بود و دل خیلی هوایت را کرده بود.

از دل چه بگویم که ناملایمت های روزگار تکه تکه اش کرده و این دل همچنان و با این همه سختی غافل است. غافل از تو که درمان همه دردی، از تو که برای من غم می خوری و نگران می شوی و من که همچنان سرگرم و مست از زندگی هستم و انگار جاودانه خواهم بود.

آقای من! روزگار سخت است و دل غافل و تو نیز در پشت پرده غیبت. می دانی چقدر از تو شرمنده می شوم وقتی کلمه انتظار را می شنوم! مگر منتظر می تواند با خیال راحت زندگی کند و غرق در لذات مادی شود! مگر منتظر تاب و توان خوابیدن و خواب به چشم آمدن را دارد! منتظر همیشه بیدار و آماده است تا به خواسته و آرزویش دست یابد ولی من منتظر نیستم! وقتی به حال خودم فکر می کنم خودم برای خودم تاسف می خورم، چه رسد به امام زمانم که چقدر دلش را خون کرده و اینقدر بی خیالم!

آقای من! برای بندگان غافل و گناهکار دعا کن، زیاد دعا کن که ما بی تو، هیچیم و با تو همه چیز. دعایمان کن تا سر عقل بیاییم و همه با هم دست به دعا برداریم تا پرده از چهره ی دلربای تو برداشته و چشممان به جمالت روشن شود.

آقای من! خودت برای ظهورت دعا کن که دعای ما گناهکارن نمی تواند مقدمات ظهور تو را فراهم کند، تو باید بیایی و ما را از خواب غفلت بیدار کنی!

آقای من! بیا، زودتر بیا و مرهم بر زخم های دلمان بگذار تا با تو طعم شیرین بندگی را بچشیم!

آقا دعایمان کن!


  
  

پسرمن، نور چشم من، میوه دل من...اینها تعبیرات عاشقانه پدربزرگی به نوه عزیزتر از جانش است!

فکر می کنید، این تعبیرات از کیست و خطاب به کیست؟

برای همان است که برادرش در مرثیه شهادتش می گوید: برادرم غارت زده آن نیست که مالش را می برند، غارت زده آن است که برادرش را به خاک می سپارد.

او شیر میدان صفین و نهروان بود، شجاعتش زبانزد بود...

کسی بود که برای حفظ اسلام جام زهر را نوشید و مجبور به صلح با معاویه لعنت الله علیه شد...

او کسی نبود جز غریب بود...امام حسن علیه السلام

آقا جان تولدت مبارک

آقا جان خوشحالم از اینکه امسال تولدم با روز تولد شما همزمان شده

آنقدر غرق در گناه و آلوده به گناهم که گفتن جمله بالا بر قلبم سنگینی می کند اما گفتم... شاید به خاطر اینکه اینطوری خودم رو کسی حساب کنم ، کمی به فکر فرو روم که 27 سال از عمرم گذشته اما هنوز هیچ کاری برای خوشحالی قلب و دل شما انجام نداده ام، دعایم کنید.

آقا جان تولدت مبارک

کمی خود بزرگ بینی کنم...تولد خودم هم مبارکتبسم


  
  

از ندای جبرئیل تا میانمار 2012 میلادی

دو سال پیش وقتی در نماز عید سعید فطر بخاطر سیل زدگان پاکستانی، بغض گلویت را فشرد و مسئله پاکستان را در آن زمان فوری ترین مسئله جهان اسلام عنوان کردی، با بغض تو من سیلابی از  اشک ریختم از اینکه تو بغض کردی و از اینکه میلیون ها مردم محروم پاکستان در وضعیت نابسامانی بودند و من غیر از اندکی کمک مالی کاری نمی توانستم بکنم... شاید بیشتر می خواستم کاری بکنم تا تو را خوشحال کرده باشم... تو را که می دانم قلبت برای اسلام عزیز و مسلمانان می­تپد و فقط خدا می داند که در دلت چه می گذرد وقتی خبر ناگواری از وضعیت مسلمانان می­شنوی؟

و حالا...

فاجعه بهت آور و قتل عام فجیع و نسل کشی هدفمند هزاران نفر مسلمان بی دفاع میانمار و آوارگی ده ها هزار نفر از این ستمدیدگان در سایه سکوت ننگین و معنا دار مجامع بین المللی و داعیه داران حقوق بشر نه فقط قلب تو را آزرده که ما نیز از شنیدن این خبر در بهت و حیرت و البته غمی غریب فرو رفته­ایم.  

آهای کشورهای مسلمان چرا سکوت می­کنید؟

 مسلمانان مالزی، مسلمانان اندونزی، مسلمانان سعودی، مسلمانان پاکستانی، مسلمانان بحرینی، مسلمانان یمنی و میلیون ها میلیون مسلمان دیگر در اقصی نقاط عالم شما را چه شده است که هر ظلمی بر مسلمان دیگر را تاب آورده و در سکوتی سنگین فرو رفته اید....بپاخیزید تا به یاری خداوند حق بر باطل پیروز شود.

 بپاخیزید به امید ظهور منجی هستی در این اوضاع نابسامان و کثافت بار جهان ...

چرا در خفقان دولت­هایتان فرو رفته اید؟

چرا برای کمک به آوارگان و ستمدیدگان هم کیشتان هیچ تلاشی نمی­کنید؟

آهای دولت­ های استعمارگر و خبیث چرا حرفی از حقوق بشر نمی زنید؟

چرا برای یهودیان، واقعه دروغین هولوکاست را به راه می اندازید و حالا که هر روز و در هرنقطه ای از این عالم نسل مسلمانان بخصوص شیعیان را بر می اندازند، سکوت خفقان بار کرده اید و حرفی از نسل کشی نمی زنید؟

و حالا... یعنی سال 1391شمسی و 2012 میلادی در حالی که 1433 سال از هجرت نبی مکرم ص می گذرد، هنوز ظلم به اسلام و مسلمانان وجود دارد. هنوز هجمه های نفرت و کینه به مسلمانان وجود دارد. تاریخ لحظات سیاه،سنگین و بغض آلودی که سنگ به پیشانی نبی مکرم (ص) زدند، شمشیر بر سر مبارک علی (ع) زدند، امامی را با زهر مسموم کردند و سر امام دیگری را بر بالای نیزه بردند را حفظ کرده است. و امروز ظلمی دیگر از سویی دیگر از جهان بر مسلمان ها وارد می شود. مسلمان کشی کار همیشه طاغوت بوده اما ما که مسلمان هستیم نباید ساکت بنشینیم تا کفر هر چه خواست با ما بکند و ما همچنان سر در گریبان خود فروکرده و از هر خبری بی خبر باشیم

جنایت علیه بشریت توسط ما محکوم است و مثل همیشه برحسب وظیفه انسانی و دینی خود ندای استغاثه و استمداد غریبانه آنان را لبیک گفته و آماده، گوش به فرمان رهبر شجاع و فرزانه هستیم. 

...

رهبرم، رهبر عزیزتر از جانم، گوش به فرمانیم....

 


91/5/4::: 4:23 ع
نظر()
  
  

 

شروعی با طعم خرمای رمضان

یا علی یا عظیم یا غفور یا رحیم

سلام دوستان ، فکر می کنم یکسال و نیم هست که وبلاگم مطلب جدیدی نداشته که البته علت داشته و بی دلیل نبوده!؟

علتش دردانه ­ای است که امروز یکسال و چهار ماه و هفت روز از تولدش می­ گذرد، دختر عروسکی که هر روز جای بیشتری در دل من و پدرش باز می­کند و با شیرین زبانی­ ها و شیرین­ کاری­هایش قلب و دل خانواده کوچک سه نفره مارا به هم نزدیکتر می­کند.

سختی دوران بارداری و سختی­ های دوران نوزادی بالاخره تمام می­شود، که برای بعضی سخت است و الحق و الانصاف برای بعضی دیگر(مثل بنده ناچیز) واقعا سخت بود!!

اما این سختی به شیرینی بعدش می­ ارزد، ارزشی دارد که آنقدر حلاوتش در دل می­ ماند که مادر حاضر نیست آن را با هیچ لذت و شیرینی دنیا عوض کند!

زیبای کوچکی که وقتی زبان باز می­ کند و شکسته شکسته و با سختی می­ گوید: ماما ماما... و تو حاضر نیستی صدای ماما گفتن آن را  با هیچ آهنگ و موسیقی زیبای دنیا عوض کنی! و این است لذت مادرانه­ ای که تا وقتی مادر نشده­ ای درکش نمی­کنی.

دلبستگی و وابستگی که کودک و مادر را به هم هر روز نزدیک و نزدیکتر می­کند، تا جایی که نازدانه کوچک برای هر نیازش ماما را صدا می­کند.

ماما برای او همه دنیاست و اگر کسی به قلمرو شخصی­ اش یعنی ماما نزدیک شود سریعا موضع می­ گیرد و به طرف ماما می­ رود که کسی ماما را از او دور نکند.

این واقعا لذت بخش است و با وجود همه شیطنت­ ها و بازی گوشی­ ها که گاهی اوقات برای ماما دردسرهای زیادی درست می­کند، احساس رضایت بخشی به ماما می­ دهد که انگار در ذهنش این جمله می­آید... ان شاالله وظایف مادری­ ام را دارم درست انجام می­ دهم...که البته هنوز اول راه هستیم و این کاملا عیان است!

امیدوارم که همیشه اینطور باشد و همه مادرها بخصوص خودم بتوانیم وظایف مادری را که تربیت صحیح و قاعده­ مند کودک است به درستی انجام دهیم.

امروز که اول ماه مبارک رمضان است تصمیم گرفتم نوشتن را شروع کنم تا شاید به برکت این ماه عزیز بتوانم مطالبی در وبلاکم بگذارم که هم خیر دنیا در آن هست و هم خیر آخرت. در این رمضان عزیز و دوست داشتنی من و کودک نازم را بسیار دعا کنید.

 


91/4/31::: 3:1 ع
نظر()